انا لله و انا الیه راجعون
کـــــــردان کــــاردان، فرزند شایسته مازندران،جان به جان آفرین سپرد!
کردان پس از چند ماه مبارزه نفس گیر با مرگ، عاقبت جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیار باقی رفت. مرگ کردان در مظلومیتی مضاعف و محبوبیتی معنادار،حزنی دوچندان به سینه ها تحمیل کرد و فراتر از باور همگان،در خوشنامانه ترین شکل ممکن، آخرین سکانس پروژه زندگی سیاسی-اجتماعی اش را کلید زد و شام آخر را به آخر برد!
تودیع غم انگیز کردان،نیازی به مرثیه سرایی مجازی ندارد،چرا که بدلیل شدت و غلظت و مدت پردازش منصفانه و غیرمنصفانه رسانه ای در شیشه ای ترین ویترین بنگاه های خبری داخل و خارج به موضوع مناقشه موشکافانه مجلس با او،کردان در افکار عمومی، شفاف ترین پدیده نظام مدیریتی اجرایی کشور در رویکردهای سیاسی سالهای اخیر محسوب شده و نیاری به مظلومیت نمایی نیست!
باورپذیر جلوه نمی کرد که در بیرحمانه ترین مواجهه ممکن،کردان مظلومانه و تنهاتر از همیشه در زیر تیغ جراحان قانونگذار،آنچنان پرپر زند که حتی فریادش به گوش پهلودست ترین دوستانش هم نرسد و او در حالیکه خود را قربانی نیرنگبازان و مدرکسازان حرفه ای معرفی میکرد،باز هم در مذبحی دیگر،غریبانه تر از هر زمان ممکن قربانی شد تا نه پندی برای خود او که درس عبرتی برای دیگران مهمتر از او باشد! اگر چه تفهیم چنین پیامهایی هرگز اعلام وصول نشد و این قربانی تاثیری در اعتدال بخشی یا عقب نشینی نداشته و آتش تهیه با همان قدرت اولیه باقی ماند!
حال اگر چه پرونده اختصاصی و حقیقی کردان از امروز بسته می شود،اما پرونده عمومی و حقوقی او برای همیشه مفتوح خواهد ماند تا بهانه ای برای پایان دادن به همه برخوردهای بیرحمانه و غیر منصفانه ای باشد که همیشه در عالم قدرت متصور است و همانگونه که کردان اولین آنها نبود،یقیناً آخرین آنها هم نخواهد بود!
یه دو دلیل مشهود،باید از کردان تجلیل شود :اولاً بخاطر سیاهه بلند خدماتش به نظام از ابتدا تا انتها که لاینقطع و مستمراً اتفاق می افتاد،او را بیش از همیشه مستوجب تکریم حکومتی و رسانه ای می کند! و ثانیاً بدلیل مظلومیت نوع جدید و ناشناخته که برای افراد مشابه هرگز تکرار نشد و نیز تخریب وجهه ای که هرگز ترمیم نشد و همینطور تشدید فشار روحی و روانی که به عود بیماریهای مزمن و ابتلاء به بیماریها و عارضه های روان تنی منجر شد،به اندازه کافی برای جبران مافات و کاهش عذاب وجدان کسانی که در مخالفت با وی،تن به افراط دادند و در ناپرهیزی کامل،به برخوردهای انتقامی متهم شدند،کفایت می کند!
بهر حال اگر چه ایشان روزهای پایانی زندگی اش را به عنوان یکی از مشاوران عالی رئیس جمهور محترم سپری می کرد،باز هم توجه و عنایاتش را به مازندران و مازندرانی ها و ترجیحاً ساری دریغ نداشته و مدیران مازندرانی و ساروی مقیم تهران که در آخرین جلسه خود حضور تاثیرگذار وی که به همراه وزیر محترم مازندرانی اقتصاد و دارایی به جلسه آمده بود،گواه صادقی بر صحت ادعایم هستند!
یاد و نام و مرام او جاودانه باد!
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه